واژهی «تراریخته»، این روز ها به عنوان یک ویژگی منفی غذایی، پایش حتی تا تبلیغات تلویزیونی هم رسیده؛ از طرفی تعبیری مانند «اصلاح نژاد شده» از قبل در ذهن بسیاری از افراد وجود داشته که شاید اکثریت تفات این دو را ندانند و یا شاید حتی تصور یکسانی بین این دو را کنند.
در مقالهی کوتاه زیر سعی داریم به این سوال بپردازیم که آیا «اصلاح نژاد» همان «تراریختگی» است؟
اصلاح نژاد به معنای علم تثبیت ژنهای مؤثر و مفید در تولید اقتصادیِ دام، طیور و گیاهان است.
اصلاح نژاد با انتخاب دامها، طیور و گیاهان برتر از لحاظ ژنتیکی و با کمک روشهای آمیزشیِ مناسب، دام، طیور و گیاهان برتر را ایجاد میکند. ابزار اولیه اصلاح نژاد انتخاب است. انتخاب برترین ها از لحاظ صفات عملکردی در میان دام، طیور و گیاهان.
اگر مقالهی برنج طارم یا هاشمی را خوانده باشید، کاری که آقای هاشمی کرده است، یک اصلاح نژاد بوده است. یعنی جدا سازی خوشه های بلند برنج و جمع آوری چند ساله آنها و کشت چند بارهی آن و رسیدن به یک محصول با خصوصیت های یکسان.
برای درک بهتر، فرض کنید که یک کشاورز از بین ۱۰ الی ۲۰ گونه در یک منطقه، ۴ گونه ماده و دو نر بسیار قوی و سرحال را جدا کرده و آنها را برای تولید نسل استفاده می کند. سپس از بین فرزندان آنها نیز مجدد بهترین ها را جداسازی نموده و تولید نسل را ادامه می دهد، با ادامه این روند در طول ۵ تا ۱۰ نسل به یک نژاد بسیار قوی و برتر میرسد.
در برنامههای اصلاح نباتات، هدف این است که گونه
های گیاهی دارای ظرفیت ژنتیکی بالاتر از میانگین مجود آن گونهی گیاهی شناسایی و انتخاب شده و از آنها بهعنوان والدین نسل بعد استفاده شود. بهاینترتیب، انتظار میرود که میانگین ظرفیت ژنتیکی فرزندان بیشتر از میانگین نسل والدین باشد.
اصلاح نژاد از نظر لغوى به معنى بهتر کردن دام وطیور و نباتات و هدف از اصلاح نژاد، بهدست آوردن نژادهای برتر با تولید و سود بیشتر است. در اثر اصلاحنژاد از گیاهان با تولید کم، گیاهانی با مقاومت بالاتر و تولید بیشتر بهدست آمده است، فرایند اصلاح نژاد یک فرایند زمان بر و طولاتی بوده که کاملا منطبق با فرایندهای طبیعی است.
اما در بحث تراریختگی، تغییر ژنتیک دی ان ای موجود هدف تغییر کرده و ژن هایی از یک موجود زنده مانند باکتری (ژن مقاومت در برابر آفات) با ژنوم گیاه آمیخته می شود و نقشه ژنتیکی آن تغییر میکند، چنین محصولی با طبیعت و خلقت در تقابل هست و به عنوان تراریخته یا GMO شناخته می شود.
محصولات اصلاح شده ژنتیکی(GM, Modified Genetically)که به طور معمول در سطح جهان مورد کشت و کار قرار
می گیرند، شامل سویا، پنبه، ذرت، کلزا و پاپایا هستند. با این حال، محصولات GM دیگری مانند برنج و سیب زمینی شیرین نیز مراحل تجاری سازی را سپری می کنند.
گیاهان تراریخته به محصولاتی که از طریق مهندسی و اصلاح ژن های یک ارگانیسم به دست می آیند، تراریخته می گویند که GMOs یا Genetically modified organismsمعادل است. در این اصلاح ژنتیکی، دی. ان. ای موجودات با استفاده از روش های آزمایشگاهی تغییر می یابد. یعنی دی. ان. ای پس از ایجاد تغییر در خارج از بدن آن موجود یا گیاه به درون سلول های آن منتقل میشود، به نحوی که بتواند به جزئی از DNA آن موجود تبدیل شود. این تغییر می تواند موجب تولید فرآورده هایی شود که برای مثال در محصولات کشاورزی صفات مطلوبی مانند مقاومت به آفات و تحمل خشکی ایجاد کند و این ویژگی را به نسل های بعدی انتقال دهند.
مهمترین مسئله درباره محصولات تراریخته اثرات آن بر روی سلامت محیط زیست و انسان هاست. اثرات احتمالی غذاهای حاصل از گیاهان تراریخته بر روی سلامت انسان هنوز در جهان مورد بررسی دانشمندان است. جمع بندی فعلی اکثریت نظرات، مضر بودن این دست کاری ژنتیکی است، تقریبا تراتیختگی هچ مدافع جدی در سطح نظرات مطرح جهانی ندارد و اکثریت مخالف آن هستند، به جز بنگاه های اقتصادی.
در این باره بیشتر خواهیم گفت …
چون اکثریت اطلاع دقیق از این دو تعبیر «اصلاح نژاد» و «تراریخته» ندارند و هردو را منفی تلقی میکنند(به اشتباه) ، ما در تبلیغات خود (برنج کشت طبیعی) عدم اصلاح نژاد شده را نیز ذکر کردهایم که منظور عدم دست کاری غیر طبیعی بوده است؛
و الا برنج هاشمی یک نمونه اصلاح نژاد شده از گونهی طارم است.